اختلافات شوروی و چین در جنگ سرد
جنگ سرد شاهد اتحادهای غیرمنتظرهای بود، از جمله همکاری خدمات اطلاعاتی استرالیا در سرنگونی دولت منتخب شیلی و فروش سلاحهای ایالات متحده به ایران. همچنین، اتحاد طبیعی بین شوروی و چین هرگز به درستی شکل نگرفت. این متن به بررسی دلایل شکاف بین چین و شوروی و تأثیر آن بر همکاری چین و ایالات متحده علیه شوروی میپردازد.
تنشهای بین مائو و خروشچف در دوران جنگ سرد به وضوح نمایان بود. مائو با بیاحترامی به خروشچف در سفر او به پکن و ترتیب دادن یک جلسه خصوصی با دادنن لوازم شنا کودکانه به خروشوف، به نوعی انتقامگیری کرد. این رفتارها نشاندهندهی عدم توافق و تنشهای شخصی بین دو رهبر کمونیست بود که به شدت بر روابط چین و شوروی تأثیر گذاشت.
انتقادات خروشچف از استالین در سال ۱۹۵۶ و سیاستهای او در قبال غرب، باعث افزایش تنشها شد. حزب کمونیست چین نگران بود که افشای جنایات استالین به اعتبار آنها آسیب بزند و خروشچف را به نفع غرب متهم کرد. این اختلافات به قطع کمک شوروی به برنامه تسلیحات هستهای چین و ابراز همدردی شوروی با تبت در زمان قیام علیه چین منجر شد، که نشاندهندهی جدایی عمیق بین دو کشور بود.
در جنگ کوتاه چین و هند در سال ۱۹۶۲، شوروی ابتدا بیطرف بود اما به حمایت از هند پرداخت و سلاح به این کشور ارسال کرد. این اقدام باعث شد که درگیری در هیمالیا به نوعی جنگ نیابتی تبدیل شود. چین که از این وضعیت راضی نبود، در سال ۱۹۶۹ درگیریهای مرزی با شوروی را آغاز کرد و این تنشها به جنگهای غیررسمی بین دو کشور منجر شد. / با وجود آرام شدن اوضاع در سینکیانگ، روابط شوروی و چین بهبود نیافت و چین در سال ۱۹۷۹ به ویتنام، که متحد شوروی بود، حمله کرد. این تنشها نشاندهنده اوج جنون جنگ سرد بود و تا سال ۱۹۸۹ ادامه یافت، زمانی که گورباچف برای بهبود روابط به چین سفر کرد. اما با سقوط رژیم شوروی، چین به تنها ابرقدرت کمونیستی تبدیل شد و در نهایت یک برنده در این رقابت مشخص شد.