ترس سرخ نخست : ۱۹۱۷-۱۹۲۰

ترس سرخ اول پس از جنگ جهانی اول و به دنبال انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ آغاز شد، زمانی که بلشویکها به رهبری لنین خاندان رمانوف را سرنگون کردند و حزب کمونیست را به قدرت رساندند. این رویدادها موجب ایجاد ترس جهانی از بلشویکها و آنارشیستها شد. در ایالات متحده، افزایش اعتصابات کارگری و توصیف آنها بهعنوان تهدیدی برای سبک زندگی آمریکایی، به تصویری منفی از مهاجران دامن زد. قانون فتنهانگیزی در سال ۱۹۱۸ با هدف سرکوب منتقدان دولت و رادیکالها تصویب شد. در سال ۱۹۱۹، بمبگذاریهای آنارشیستی در چندین شهر، ترس را به خشونت تبدیل کرد. ترس سرخ در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ به اوج خود رسید، زمانی که دادستان کل، الکساندر میچل پالمر، حملات علیه رادیکالها را آغاز کرد و این دوره به نام "تابستان سرخ" شناخته شد.
نگرانیهای جنگ سرد درباره کمونیسم
پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی درگیر جنگ سرد شدند که شامل درگیریهای سیاسی و اقتصادی بود. این رقابت باعث نگرانی در ایالات متحده شد که کمونیستها ممکن است بهعنوان جاسوسان شوروی عمل کنند. جی. ادگار هوور مدیر FBI، بهسرعت هر اعتراضی را با توطئه کمونیستی مرتبط میدانست و حتی مارتین لوتر کینگ جونیور را بهعنوان کمونیست معرفی کرد. در این زمان، شوروی فعالیتهای جاسوسی در آمریکا را افزایش داد و به همین دلیل، رئیسجمهور ترومن در سال ۱۹۴۷ فرمان وفاداری را صادر کرد که بررسی وفاداری کارمندان فدرال را الزامی میکرد. این برنامه بخشی از دوره هیستری ضدکمونیستی به نام ترس سرخ بود.جوزف مککارتی و کارگروه فعالیتهای غیرآمریکایی خانه (HUAC) در سال ۱۹۳۸ بهمنظور تحقیق درباره فعالیتهای کمونیستی در ایالات متحده تشکیل شدند.
 این کارگروه بهویژه بر شناسایی کمونیستها در دولت و صنعت فیلم هالیوود تمرکز داشت و پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، فعالیتهایش افزایش یافت. مدیران سینما به دلیل فشارهای منفی، فهرستهای سیاه هالیوود را ایجاد کردند تا رادیکالها را از کار بیکار کنند. مککارتی، سناتور ویسکانسین، بهعنوان چهرهای کلیدی در جستجوی ضدکمونیستی شناخته شد و با استفاده از ترس و شایعات، اتهامات بیوفایی را علیه سلبریتیها و مخالفان سیاسیاش مطرح کرد. این روند تا سال ۱۹۵۴ ادامه داشت که در جریان شنودهای ارتش - مککارتی، همکارانش به طور رسمی به تاکتیکهای او اعتراض کردند.
دفتر فدرال تحقیقات یا FBI و مدیر طولانیمدتش، جی. ادوارد هوور (۱۸۹۵-۱۹۷۲)، بسیاری از تحقیقات قانونی مربوط به فعالیتهای کمونیستی را حمایت کردند. هوور، یک ضد کمونیست دوآتشه، در یک ترس سرخ قبلی اگرچه کمتر فراگیر، در سالهای پس از جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۸) نقش کلیدی داشت. با آغاز موج جدید جستجوی ضدکمونیستی در اواخر دهه ۱۹۴۰، آژانس هوور پروندههای گستردهای درباره مشکوک به عناصر انقلابی از طریق استفاده از شنود، نظارت و نفوذ به گروههای چپ گردآوری کرد.
اطلاعات بهدستآمده توسط FBI در پروندههای حقوقی با پروفایل بالا اهمیت پیدا کرد، از جمله محکومیت ۱۲ رهبر برجسته حزب کمونیست آمریکا در سال ۱۹۴۹ به اتهامهایی مبنی بر اینکه آنها خواهان سرنگونی دولت بودند. علاوه بر این، عوامل هوور در ساخت پرونده علیه جولیوس روزنبرگ (۱۹۱۸-۵۳) و همسرش، اثل روزنبرگ (۱۹۱۵-۵۳) که در سال ۱۹۵۱ به جاسوسی محکوم شدند، کمک کردند. روزنبرگها دو سال بعد اعدام شدند.
دفتر فدرال تحقیقات (FBI) تحت مدیریت جی. ادوارد هوور، بهشدت به تحقیقات ضدکمونیستی پرداخته و در سالهای پس از جنگ جهانی اول و اواخر دهه ۱۹۴۰، پروندههای گستردهای درباره عناصر انقلابی جمعآوری کرد. هوور که یک ضد کمونیست سرسخت بود، از روشهایی مانند شنود و نظارت برای شناسایی گروههای چپ استفاده کرد. اطلاعات بهدستآمده توسط FBI در پروندههای مهم حقوقی، از جمله محکومیت ۱۲ رهبر حزب کمونیست آمریکا در سال ۱۹۴۹ و همچنین ساخت پرونده علیه جولیوس و اثل روزنبرگ که به جاسوسی محکوم و در سال ۱۹۵۳ اعدام شدند، نقش داشت.
در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، نگرانیهای عمومی درباره کمونیسم بهشدت افزایش یافت، بهویژه پس از آزمایش بمب هستهای توسط شوروی در ۱۹۴۹ و کنترل چین توسط مائو زدونگ. آغاز جنگ کره در 1950 و پیشرفتهای کمونیسم در جهان، ترس از «سرخها» را در آمریکا تشدید کرد. شخصیتهایی مانند مککارتی و هوور با بزرگنمایی این خطر، فضای سیاسی را به سمت محافظهکاری سوق دادند و انتقاد از روشهای سرکوب معترضان کاهش یافت. عضویت در گروههای چپ کاهش یافت و حمایت از حقوق مدنی بهویژه آزادی بیان محدود شد. حکم دیوان عالی در ۱۹۵۱ در پرونده دنیس علیه ایالات متحده، این روند را تأیید کرد. ترس از کمونیسم همچنین زندگی شخصی هزاران مظنون را مختل کرد و بسیاری از آنها قربانی اتهامات دروغین شدند. اگرچه جو ترس در اواخر دهه 1950 کاهش یافت، اما تأثیرات آن بر مباحث سیاسی در دهههای بعد ادامه یافت و بهعنوان نمونهای از خطرات ترسهای بیپایه برای آزادیهای مدنی ذکر میشود.
منبع این نوشته:






 قرض کرد و به اتفاق امین السلطان و عده ای در حدود پنجه نفر از طریق قفقاز عازم اروپا کردید،وی در کشورهای عرض راه توقف زیادی نکرد و یک سره به لندن رفت و در آنجا مورد استقبال زمامداران انگلیس قرار گرفت،پرنس آف ویلز ولیعهد و لرد سالزبری نخست وزیر و سایر رجال انگلیس ضیافتهای متعددی به افتخار پادشاه ایران دادند و ملکه ویکتوریا نیز چندین بار وی را ملاقات کرد و مذاکره کرد.در این ضیافت ها نطق های مفصلی درباره دوستی و یگانگی ایران و انگلیس ایراد شد که به وسیله میرزا ملکم خان ناظم الدوله وزیر مختار ایران به فارسی ترجمه می گردید.تصویر سمت چپ متعلق به میرزا ملکم خان ناظم الدوله نخستین روزنامه نگار ایرانی است.
 قمار است و بر خلاف شرع است با آنها همصدا شدند و زمزمه مخالفت از هر سو برخواست.تصویر رو به رو متعلق به امین السلطان صدراعظم ناصر الدین شاه مظفرالدین شاه و محمد علی شاه است که بعدا در جلوی مجلس شورای ملی به طرف وی تیر اندازی میشود و جان خود را از دست میدهد.

الکساندر سرگوییویپ گریبایدوف دیپلومات نمایش نامه نویس و شاعر و آهنگساز د زمان روسیه تزاری بود،وی تدوین عهدنامه ترکمنچای را بر عده داشت.
 زن گرجی را که مدتها بد به قید زناشویی در ایران به سر می بردند بیرون بکشد و به سفارت ببرند،این کار باعث تحریک احساسات مذهبی مرد ایران شد و مردم دکان ها و بازار را بستند و به رهبری میرزا مسیح استرآبادی مجتهد به سوی سفارت روسیه روانه شدند،کوشش و اقدامات دولت ایران برای ایجاد آرامش و متفرق کردن جمعیت ۴-۵ هزار نفری از مردم خشمگین به جایی نرسید و در ۱۱فوریه ۱۲۰۹مردم خشمگین به سفارت روسیه حمله کردند که در ابتدا قزاق ها با تیر اندازی چند تن از مهاجمان را کشتند ولی قادر به مقاومت در برابر آنها نبودند و گریبایدوف در سن ۳۴ سالگی و ۳۷تن از همرماهان وی را به قتل رسادند و سفارت را غارت کردند در این یان فقط دبیر اول سفارت بنام مالتسف که پنهان شده بود جان سالم به در برد.
برای خاک سپاری به تفلیس منتقل شد و عباس میرزا نیز به همراه الماس ۸۸ قیراتی که نادر شاه با خود از هند آورده بود بری دلجوی تزار روسیه و ژنرال پاسکیویچ که گریبایدوف خواهر زاده وی بود عازم روسیه شد،در آن زمان امپراطوری روسیه در منطقه بالکان با عثمانی درگیری داشت لذا از پیگیری این مساله خوداری کرد،زیرا در صورت اتحاد ایران و عثمانی ممکن بود به ضرر روسیه تمام شود.