شرحی از دوران کودکی جوزف استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی

بسو(پدر استالین) دیوانه پول زیادی را صرف مشروب میکرد به طوری که مجبور شد کمربندش ر بفرود استالین بعدها توضیح داد یک گرجی باید خیلی در تنگنا افتاده باشد که کمربندش را بفروشد،ککه(مادر استالین)هرچه بیشتر از بسو بدش می آمد،سوسو(استالین)را بیشر لوس میکرد.
سوسو موقعی که پدر سیاه مستش را می دید به گریه می افتاد،لپ هایش کبود میشد و خودش را به بغلم مادر می انداخت و التماس می کرد که جایی پنهانش کند.
سو توامان رفتار خشنی در برابر ککه و سوسو داشت هر مرد گرجی به پسرش افتخار میکرد اما شاید بسو تصور میکرد که شاید حرام زاده بودن پسرش صحت دارد،یک بر بسو پسرش را چنان محکم به کف اتاق کوبید که پسرک تا چند روز خون ادرار میکرد.چوزف ایرماشویلی هم مدرسه ای استالین در خاطرات چاپ شده اش چنان مدعی شده است که کتک زدن های ناعادلانه پدر باعث شد تا پسر همچون پدر خود سرسخت و بی رحم شود استالین تنفر از مردم را از پدرش آموخت.
هر زمان که سوسو خود را پنهان میکرد بسو این جور مواقع فریاد میزد کجاست این حرام زاده کوچولوی ککه؟یک بار سوسو با صورت خون آلود وارد خانه داوریچی ها شده بود و فریاد زد کمک زود بیایید او دارد مادرم را می کشد.داوریچوی که رییس پلیس شهر بود خود را با عجله به خانه آنها رسد او موقعی که ورد اتاق شد بسو را دید که گلوی ککه را گرفته و دارد فشار می دهد.
این حوادث خسارت های جبران ناپذیری بر روح و روان سوسوی چهار ساله گذاشت.مادر سوسو بعدها بخاطر می اورد که چگونه سوسو در برابر ضربات پدر دست به حمله متقابل میزد.استالین خشون را در خانه آموخت،او یک بار برای دفاع از ککه روی پدرش چاقو کشید این پسر تدریجا رفتاری خشن و ستیزه جو پیدا کرد.
سوتلانا دختر استالین میگوید ککه عادت داشت که پسرش را تنبیه بدنی بکند.
ککه می نویسد من میشه در رویاهایم خوهان این بودن این بودم که پسرم اسقف شود زیرا هر زمانی که اسقفی از تفلیس می آمد من از فرط ستایش او قادر نبود جلوی گریه ام را بگیرم موقعی که بسو تلو تلو خوران به نزد خانواده اش بازگشت مخالفت شدید خود را با مدرسه رفتن سوسو اعلام کرد و گفت باید از روی جنازه ام بگذری تا بگذارم سوسو تحصیل کند!
هم مدرسه ای استالین می نویسد:بسو هرگاه (به مدرسه استالین)می رسید گوش سوسو را می گرفت و کشان کشان به کارگاه فش دوزی می برد اما سوسو به محض رفت پدرش دباره به مدرسه می رفت

---

منبع
استالین جوان/سایمن سیبیگ مانتیفوری/ترجمه بیژن اشتری/نشر ثالث

پدر و مادر و نیای خانوادگی استالین

تصویر اول متعلق به بساریون جوگاشویلی پدر جوزف استالین است،وی مردی سیه چرده وا ستخوانی با سیبین و ابروی مشکی بود و معلمولا یک کت چرمسی با شلوار گشاد می پوشید،وی فردی الکلی بود و در دوران کودکی استالین دستش را در جام شراب می کرد و در دهان استالین می گذاشت.

زن سمت چپی تصویر دوم متعلق به ککه مادر استالین هست،که یک مسیحی بسیار معتقد بود و بسیار به کلیسا رفت و آمد می کرد ولی غرق در الکل بود،قبل از تولد استالین ککه دو فرزندش را بخاطر ابله از دست داده بود.در همه تصاویر موجود از ککه مادر استالین وی دارای چادری شبیه به زنان ایرانی یا راهبه ها است،گفتنی است که در دوران روسیه تزاری گرجستان متاثیر از فرهنگ ایران و روسیه و سایر کشورهای نزدیک بود و تاجران ایرانی و عرب به این کشور رفت و آمد می کردند.

تصویر سوم  به نیکلای پرژوالسکی زیست‌شناس، سیاح، جغرافی‌دان و نویسنده اهل روسیه هست،به دلیل شباهت بیش از حد استالین و پرژوالسکی به هم شایعه شده بود که استالین فرزند نامشروع پرژوالسکی هست،پرژوالسکی همجنس باز بود و در زمان باردار شدن ککه(مادر استالین)در گرجستان نبود،گفتنی است علاوه بر این شخص در مورد اشخاص دیگری نیز شایعات بسیاری بر زبان ها بود که استالین فرزند نامشروع آنهاست که البته همه این سخنان شایعاتی بود که پیرامون همه سیاستمداران دنیا زبان به زبان می چرخد.

تصویر چهارم متعلق به دوران کودکی جوزف استالین است،استالین در هنگام تولد ضعیف و باریک اندام بود و انگشتان دوم و سوم پای چپش به هم چسبیده بود و نام واقعی وی که در آن دوران وی را صدا می زدند سوسو بود که بعدها اسم خود را به جوزف استالین تغیر داد.

تصویر پنجم متعلق به دوران جوانی استالین است.