آگوستوس نخستین امپراطور روم
گایوس اکتاویوس که بعدها به عنوان آگوستوس شناخته شد، یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ روم باستان است. او در ۲۳ سپتامبر ۶۳ پیش از میلاد در روم متولد شد و از خانوادهای فروتن اما مرتبط با خاندان ژولیان برخاست. مادرش آتیا، خواهرزاده ژولیوس سزار بود و پدرش گایوس اکتاویوس، اولین فرد از خاندان خود بود که به مقام سناتوری رسید. محل تولد او روستای مستحکم ولتری (Velitrae) در نزدیکی روم بود و نشانههای پیشگویانهای مانند ضربه رعد و برق به دیوارها و تابش نور خورشید بر پیشانیاش هنگام ورود به روم، با تولد او همراه بود. در کودکی، او را تورینوس مینامیدند که ممکن است به پیروزی پدرش بر بردگان فراری در تورینا اشاره داشته باشد. سزار، عموی بزرگش، او را در سن شانزدهسالگی به کالج پونتیفیسها (هیئت کشیشان) معرفی کرد و بر آموزش دقیق او نظارت داشت. اکتاویوس هیکلی کوچک و ضعیف داشت، مستعد بیماری بود، موهای بلوند و ژولیده داشت، دندانهایش شکافدار بود و به سرما، آفتاب و طوفان حساس بود. او علاقهمند به ادبیات، قمار، ماهیگیری و بازی با کودکان بود اما در عین حال شخصیتی دقیق، خویشتندار و جاهطلب داشت. او از غذاهای ساده مانند نان درشت، ماهی کوچک و پنیر تازه لذت میبرد و شراب را رقیق مینوشید. در جوانی، با دوستش آگریپا از فالگیر تئوگنس بازدید کرد و پیشبینی عظمت سرنوشتش او را مطمئن ساخت تا طالعبینی خود را منتشر کند.

پس از ترور ژولیوس سزار در ۴۴ پیش از میلاد، اکتاویوس نوزدهساله و ناشناخته، از وصیتنامه سزار مطلع شد که او را به عنوان وارث و پسرخوانده معرفی کرده بود. او نام خود را به گایوس ژولیوس سزار تغییر داد و بعدها عنوان "پسر خدا" (Divi filius) را پس از الوهیشدن سزار در ۴۲ پیش از میلاد پذیرفت. اکتاویوس با تشکیل ارتش خصوصی، انتقام قتل سزار را پیگیری کرد و با مارک آنتونی و لپیدوس در تریومویرات دوم (یک هیئت نظامی دیکتاتوری قانونی) متحد شد. دوران اولیه او با خشونت و بیرحمی همراه بود؛ او مسئول پروسکریپسیونهای خونین (پاکسازی مخالفان) بود، از جمله داستانهایی مانند بیرون کشیدن چشمان یک مقام ارشد مشکوک به توطئه. او با پرداخت پاداش به سربازان، لژیونها را جذب کرد و در نبرد فیلیپی در ۴۲ پیش از میلاد علیه قاتلان سزار پیروز شد. رقابت با آنتونی تشدید شد و اکتاویوس در نبرد آکتیوم در ۳۱ پیش از میلاد، ناوگان آنتونی و کلئوپاترا را شکست داد که این پیروزی او را به حاکم مطلق جهان روم تبدیل کرد. او در ۳۰ پیش از میلاد، لیبیشنهایی برای ژنیوس خود در ضیافتها مقرر کرد و در ۲۹ پیش از میلاد، سه تریومف (جشن پیروزی) برای دستاوردها در دالماتیا، آکتیوم و مصر برگزار کرد.
در ۲۷ پیش از میلاد، اکتاویوس در یک نمایش سیاسی، بازنشستگی خود را اعلام کرد اما با اصرار سناتورها، قدرتها را پذیرفت و نام Imperator Caesar Augustus را دریافت کرد. این عنوان که به معنای "والامقام" یا "مقدس" بود، با مفاهیم مذهبی مانند آوگوری (پیشگویی) مرتبط بود و او آن را به جای "رومولوس" (که یادآور سلطنت و خونریزی بود) انتخاب کرد. او نظام پرینکیپات را بنیان نهاد که ظاهری جمهوریخواه داشت اما در واقع یک پادشاهی پنهان بود. او عنوان پرینکیپس (شهروند اول) را ترجیح داد و قدرتهای خود را در دورههای زمانی محدود دریافت کرد: در ۲۷ پیش از میلاد، ایمپریوم پروکنسولی برای ده سال در استانهای نظامی؛ در ۲۳ پیش از میلاد، ایمپریوم مأیوس (برتر) برای دخالت در همه استانها و تریبونیسیا پوتستاس (قدرت تریبونی) برای زندگی که شامل حق وتو، مصونیت و پیشنهاد قوانین بود. او دیکتاتوری را در ۲۲ پیش از میلاد رد کرد اما مسئولیت تأمین غله را پذیرفت. در ۱۲ پیش از میلاد، پونتیفکس ماکسیموس (کاهن اعظم) شد و در ۲ پیش از میلاد، پاتر پاتریائه (پدر میهن) نامیده شد. اقتدار او بر اساس آوکتوریتاس (نفوذ) بود نه پوتستاس (قدرت رسمی)، همانطور که در رس گسته دیوی آگوستی (دستاوردها) تأکید کرد، جایی که ادعا کرد جمهوری را به سناتورها و مردم بازگرداند و قدرت بیشتری از همکارانش نداشت.
آگوستوس ارتش را حرفهای کرد: خدمت لژیونرها را به بیست سال (به علاوه چهار سال ذخیره) افزایش داد، حقوق بازنشستگی را با پول نقد جایگزین زمین کرد و در ۶ پس از میلاد، آئراریوم میلتاری (خزانه نظامی) را با مالیات ۵ درصدی بر ارث تأسیس کرد که ابتدا با ۱۷۰ میلیون سسترتیوس از ثروت شخصیاش تأمین شد. او تعداد لژیونها را به ۲۸ محدود کرد و مرزها را به رودخانههای فرات، دانوب، راین و البه توصیه کرد. دستاوردها شامل بازپسگیری استانداردهای لژیونری از اشکانیان در ۲۰ پیش از میلاد، فتوحات در گالیا، آلپ، رائتیا، پانونیا و بالکان بود اما شکست واروس در ۹ پس از میلاد در جنگل توتوبورگ، سه لژیون (XVII، XVIII و XIX) را نابود کرد و آگوستوس را به فریاد "واروس، لژیونهایم را پس بده! " واداشت. او ارتش را به غیررومیها باز کرد و گارد پرتورین را با حقوق دوبرابر تشکیل داد.
در اداره، آگوستوس سانسوسهایی برای مالیات منظم برگزار کرد، سیستم مالیاتی را از شرکتهای خصوصی به پروکوراتورهای امپراتوری منتقل کرد و غله رایگان را برای ۲۰۰,۰۰۰ تا ۲۵۰,۰۰۰ رومی تأمین کرد. او شهر را به ۱۴ منطقه و ۲۶۵ ناحیه تقسیم کرد، آتشنشانی تأسیس کرد و در ۷ پیش از میلاد، محلهها را با کیش لارس و ژنیوس آگوستی سازماندهی کرد. او روم را از آجر به مرمر تبدیل کرد: فروم آگوستوس با معبد مارس اولتور (۲ پیش از میلاد)، آرا پاکیس (۹ پیش از میلاد)، ماوزولئوم آگوستوس، تئاتر مارسلوس، معبد آپولون پالاتین و بیش از هشتاد معبد بازسازیشده. او ارتفاع ساختمانها را به ۷۰ فوت محدود کرد و مناطق پیادهرو ایجاد کرد. در مذهب، معبد ژانوس را بست (نماد صلح)، کیش امپراتوری را با ژنیوس خود ترکیب کرد، بازیهای سکولار را در ۱۷ پیش از میلاد برگزار کرد و پونتیفکس ماکسیموس شد، جایی که بخشی از خانهاش را برای وستا عمومی کرد.
آگوستوس قوانین اخلاقی وضع کرد: اجبار ازدواج برای مردان زیر شصت سال، مجازات زنا و تجمل، تبعید خارجیها و ستارهشناسان (به جز پزشکان و معلمان)، و سوزاندن کتابهای پیشگویی. او حمایت ادبی کرد، مانند ویرژیل در انئید و هوراس در کارمن سکولاره. او نمایشهای باشکوهی مانند نبردهای دریایی با ۳,۰۰۰ شرکتکننده برگزار کرد و ببرها و حیوانات آفریقایی را نمایش داد.

خانواده آگوستوس با چالشهای جانشینی روبرو بود. او با لیویا ازدواج کرد و دخترش ژولیا را ابتدا با مارسلوس (درگذشته ۲۳ پیش از میلاد)، سپس آگریپا (درگذشته ۱۲ پیش از میلاد) و در نهایت تیبریوس ازدواج داد. مارسلوس، وارث اولیه، درگذشت و تئاتر مارسلوس به یادش نامیده شد. گایوس و لوسیوس (پسران ژولیا و آگریپا) را به فرزندی پذیرفت اما هر دو جوان درگذشتند. ژولیا در ۲ پیش از میلاد به دلیل زنا تبعید شد و نوهاش ژولیا در ۸ پس از میلاد. آگریپا پوستوموس تبعید شد و تیبریوس، پسر لیویا، در ۴ پس از میلاد به فرزندی پذیرفته شد، هرچند آگوستوس او را دوست نداشت و "جوان پیر" مینامید. تیبریوس قدرت برابر دریافت کرد.
آگوستوس در ۱۹ اوت ۱۴ پس از میلاد در هفتاد و ششسالگی در نولا درگذشت، در همان خانه پدرش. او توصیه کرد امپراتوری در مرزهای فعلی بماند و جنگهای گسترشطلبانه متوقف شود. وصیتنامهاش سه و نیم میلیون سسترتیوس به مردم داد، تیبریوس را وارث دو سوم و لیویا را یک سوم کرد. بدنش در میدان مارس سوزانده شد و عقابی رها گردید تا الوهیشدنش را نشان دهد. سناتورها او را divus اعلام کردند و کیش جدیدی تأسیس شد. رس گسته، زندگینامه سیاسیاش، دستاوردهایش را ثبت کرد، از جمله سانسوسها (۴,۰۶۳,۰۰۰ شهروند در ۲۸ پیش از میلاد تا ۴,۹۳۷,۰۰۰ در ۱۴ پس از میلاد) و ساختمانها. آگوستوس بنیانگذار امپراتوری روم و معمار پرینکیپات بود که برای ۳۰۰ سال دوام آورد و عصر صلح، شکوفایی و فرهنگ را آورد. او از جنگسالار بیرحم به سیاستمدار زیرک تبدیل شد و معیار امپراتوران بعدی شد.
آگوستوس: زندگی، حکومت و میراث نخستین امپراتور روم
آگوستوس که در اصل گایوس اکتاویوس نام داشت، یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ روم بهشمار میرود. او در ۲۳ سپتامبر سال ۶۳ پیش از میلاد در روم زاده شد تا بنیانگذار امپراتوری روم شود. دوران حکومت او با دورهای از ثبات، شکوفایی و پیشرفت فرهنگی بیسابقه همراه بود که بهعنوان عصر آگوستوسی شناخته میشود. تحول او از یک وارث جوان و بیتجربه ژولیوس سزار به جایگاه «پرینکیپس» یا شهروند اول روم، نمونهای از ترکیب ماهرانه هوش سیاسی، استراتژی نظامی و اصلاحات اداری است. در طول زندگیاش، آگوستوس از آشفتگیهای پس از جنگهای داخلی عبور کرد، ساختار دولت روم را بازسازی نمود تا قدرت پادشاهی را زیر پوشش ظاهری جمهوری پنهان سازد و سیاستهایی را اجرا کرد که امپراتوری را برای قرنها شکل داد. این روایت جامع، بر پایه جزئیات تاریخی زندگی اولیه، صعود به قدرت، تأسیس نظام پرینکیپات، اصلاحات نظامی و اداری، ابتکارات فرهنگی، برنامههای مذهبی و اخلاقی، پویایی خانوادگی، چالشهای جانشینی و میراث پایدار او، یک داستان پیوسته از دستاوردهای برجستهاش ارائه میدهد.
زندگی اولیه و زمینه خانوادگی
گایوس اکتاویوس در خانوادهای از طبقه شوالیهها زاده شد، هرچند از طریق مادرش با نخبگان روم پیوند داشت. مادر او، آتیا، خواهرزاده ژولیوس سزار بود و این ارتباط خانوادگی نقش کلیدی در پیشرفت او ایفا کرد. پدرش که همنام او بود، نخستین فرد از خاندان بود که به مقام سناتوری رسید و در سال ۶۱ پیش از میلاد بهسمت پرایتور منصوب شد اما زمانی که اکتاویوس تنها چهار سال داشت، درگذشت. او عمدتاً در روستای محصور ولتری نزدیک روم بزرگ شد و سالهای اولیه زندگیاش با سادگی همراه بود، دور از تجملات خانوادههای اشرافی روم. روایات تاریخی از نشانههای شگونآمیز پیرامون تولد او سخن میگویند: مادرش آتیا ظاهراً در خوابی توسط خدای آپولو بازدید شده بود و برخورد صاعقه با دیوارهای ولتری بهعنوان نشانهای از عظمت آینده او تفسیر گردید. هنگام ورود نوزاد به روم، پرتویی از نور خورشید بر پیشانیاش تابید که این باورهای پیشگویانه را تقویت کرد.
از سنین پایین، اکتاویوس استعداد فکری خود را نشان داد. ژولیوس سزار که پتانسیل را در خواهرزاده بزرگ خود تشخیص داد، در آموزش او نقش فعالی ایفا کرد. در شانزدهسالگی، سزار او را به کالج پونتیفیسها، یک مقام مذهبی معتبر روم، ارتقا داد و او را با آیینهای مذهبی و سیاسی آشنا ساخت. تربیت اکتاویوس بر ارزشهای سنتی رومی مانند تقوا، انضباط و مهارت بلاغی تأکید داشت. او در آپولون یا تحصیل کرد و در آنجا دوستی مادامالعمر با مارکوس آگریپا، نابغه نظامی که بعدها متحد ضروری او شد، برقرار نمود. در این دوره، اکتاویوس و آگریپا از فالگیر تئوگنس بازدید کردند که سرنوشتهای خارقالعاده آی برای هر دو پیشبینی کرد—پیشبینیهایی که اعتماد اکتاویوس به تقدیر خود را افزایش داد.
از نظر جسمانی، اکتاویوس فردی بلندقد نبود؛ او جثهای کوچک، موهایی بلوند و ژولیده، دندانهایی با فواصل زیاد و حساسیت به سرما و نور خورشید داشت. او از مشکلات سلامتی رنج میبرد، از جمله بدنی ضعیف که او را مستعد بیماری میکرد اما این مسائل مانع جاهطلبیهایش نشد. شخصیت او ترکیبی از خویشتنداری و اراده قوی بود؛ او در عادات شخصی صرفهجو بود و غذاهای سادهای مانند نان درشت، ماهی سفید کوچک و پنیر تازه را ترجیح میداد و اغلب پیش از وعدههای رسمی غذا میخورد. شراب خود را بسیار رقیق میکرد و از افراط اجتناب میورزید، ویژگیهایی که در تضاد با تجملگرایی معاصران مانند مارک آنتونیوس بود. اکتاویوس از قمار لذت میبرد و اغلب بازیهایی ترتیب میداد که در آنها سکههای نقره به مهمانان توزیع میکرد و از فعالیتهای فکری مانند نوشتن تفسیرها و تلاش برای سرودن شعر لذت میبرد، هرچند در سخنرانیهایش دقت را بر درخشش ترجیح میداد.
ترور سزار و ورود اکتاویوس به سیاست
نقطه عطف زندگی اکتاویوس با ترور ژولیوس سزار در ۱۵ مارس سال ۴۴ پیش از میلاد رخ داد. او که نوزدهساله بود و در آپولون یا تحصیل میکرد، مطلع شد که در وصیتنامه سزار بهعنوان وارث پس از مرگ او تعیین شده است—کشفی شگفتانگیز زیرا او خویشاوندی دور با تجربه سیاسی ناچیز بود. وصیتنامه سهچهارم دارایی عظیم سزار را به او واگذار کرد و وفاداری کهنهسربازان سزار را بههمراه داشت. این میراث، جوان ناشناخته را به کانون مبارزات قدرت روم پرتاب کرد. او فوراً به ایتالیا عزیمت کرد و نام گایوس ژولیوس سزار اکتاویانوس—که معمولاً به اکتاویان ترجمه میشود—را برگزید تا از میراث سزار بهره ببرد.
با ورود به روم، اکتاویان با صحنهای پرآشوب روبهرو شد. قاتلان، به رهبری بروتوس و کاسیوس (معروف به «آزادیخواهان»)، روایت را کنترل میکردند، در حالی که مارک آنتونیوس، کنسول و متحد سزار برای تصاحب قدرت مانور میداد. اکتاویان، بیتوجه به بیتجربگیاش، سوگند خورد انتقام مرگ سزار را بگیرد. او از میراث خود برای پرداخت وصایای سخاوتمندانه سزار به مردم روم استفادهکرد و با فروش داراییهای شخصی، محبوبیت گستردهای کسب نمود. با تشکیل ارتش خصوصی از کهنهسربازان سزار، اکتاویان بهسوی روم حرکت کرد که این اقدام مرزهای یک کودتا را طی میکرد و خواستار به رسمیت شناختن خود بهعنوان وارث سزار شد.
اتحادهای اولیه پر از تنش بود. آنتونیوس اکتاویان را نادیده میگرفت اما مشوقهای مالی اکتاویان لژیونها را بهسمت او کشاند. در سال ۴۳ پیش از میلاد، اکتاویان، آنتونیوس و مارکوس لپیدوس دومین تریومویرات را تشکیل دادند، یک دیکتاتوری نظامی قانونی برای تعقیب آزادیخواهان. این اتحاد بیرحمانه بود: آنها پروسکریپسیونها را برقرار کردند و هزاران نفر، از جمله سیسرو، را در یک «پوگرام هولناک» شبیه به اقدامات سولا اعدام کردند. دستان اکتاویان به خون آلوده شد؛ روایات او را در شکنجه شخصی مظنونان و نمایش خشونت توصیف میکنند، مانند تقلید از آپولو در یک ضیافت در زمان قحطی که حساسیتهای رومی را شوکه کرد.
نخستین پیروزی عمده تریومویرات در فیلیپی سال ۴۲ پیش از میلاد رخ داد، جایی که بروتوس و کاسیوس شکست خوردند. اکتاویان، هرچند بیمار بود، اعتبار را ادعا کرد و معبدی برای مارس اولتور (مریخ انتقامجو) نذر نمود. تنشها با آنتونیوس افزایش یافت؛ آنتونیوس شرق را کنترل میکرد و با کلئوپاترا متحد شد، در حالی که اکتاویان غرب را تحکیم بخشید. اکتاویان سکستوس پومپیوس، پسر پومپیوس بزرگ، را در سال ۳۶ پیش از میلاد در نائولوخوس شکست داد و تهدید دریایی را حذف کرد. تا سال ۳۳ پیش از میلاد، تریومویرات منحل شد و منجر به جنگ آشکار گردید.
اوج در نبرد آکتیوم سال ۳۱ پیش از میلاد بود، جایی که ناوگان اکتاویان به فرماندهی آگریپا، آنتونیوس و کلئوپاترا را قاطعانه شکست داد. خودکشی آنتونیوس و سپس کلئوپاترا در سال ۳۰ پیش از میلاد، اکتاویان را بهعنوان حاکم تنها باقی گذاشت. او ثروت مصر را ضمیمه کرد و از آن برای تأمین رژیم خود استفاده نمود. این پیروزی پایان جنگهای داخلی را رقم زد و اکتاویان را از یک جنگسالار به یک سیاستمدار تبدیل کرد.
نخستین توافق و تأسیس پرینکیپات
در سال ۲۷ پیش از میلاد، اکتاویان یک نمایش سیاسی استادانه ترتیب داد. او از زندگی عمومی کنارهگیری کرد و قدرتهای خود را به سنا سپرد که این امر درخواستهایی برای بازگشت او را برانگیخت. سنا مجموعهای از افتخارات را اعطا کرد و او را ایمپراتور سزار آگوستوس نامید. «آگوستوس»، بهمعنای «محترم» یا «مقدس»، عنوانی نوین بود که اقتدار مذهبی (مرتبط با اوگورها) و آوکتوریتاس (پرستیژ) را برمیانگیخت و از دلالتهای پادشاهی مانند «رومولوس» اجتناب میکرد. او دیکتاتوری و کنسولگری دائمی را رد کرد و بر احیای جمهوری تأکید نمود.
این «نخستین توافق» پرینکیپات را تأسیس کرد: پادشاهیای که بهعنوان جمهوری ظاهر میشد. آگوستوس خود را پرینکیپس («شهروند پیشرو») نامید و نهادهای جمهوری مانند سنا، مقامات و مجامع را حفظ کرد، در حالی که قدرتها را در اعطاهای زماندار انباشت. عناصر کلیدی شامل:
- ایمپریوم پروکنسولی: اعطای دهساله بر استانهای دارای نیرو (اسپانیا، گالیا، سوریه، مصر)، که دورهای تمدید میشد.
- کنترل بر روم: او بدون مقام رسمی حکومت میکرد و بر آوکتوریتاس تکیه داشت.
در سال ۲۳ پیش از میلاد، «دومین توافق» این را پالایش کرد. با استعفا از کنسولگری برای جلوگیری از سلطه بر انتخابات، آگوستوس تریبونیسیا پوتستاس (قدرت تریبونی) را مادامالعمر دریافت کرد که حقوق وتو، ابتکار قانونگذاری و مصونیت شخصی را اعطا میکرد—بدون تصدی تریبونات. ایمپریوم او مأیوس («بزرگتر») شد، بر استانها برتری یافت و به روم و ایتالیا گسترش یافت.
اقتدار آگوستوس بر وفاداری نظامی، کنترل مالی و تبلیغات استوار بود. در رس گسته دیوی آگوست (دستاوردهای آگوستوس الهی)، یک زندگینامه سیاسی که بر ستونهای بر نزی مقبرهاش حک شد، او ادعا کرد جمهوری را به سنا و مردم بازگردانده و «پوتستاس بیشتری از همکاران ندارد» اما در آوکتوریتاس برتری دارد. این سند که تقریباً کامل از آنکیرا باقیمانده، اعمال او را بهصورت ملایم توصیف میکند و بر ابتکار و هزینه شخصی تأکید دارد.
او قدرتهای غیر جمهوری را رد کرد، مانند دیکتاتوری در سال ۲۲ پیش از میلاد در زمان کمبود غله که بهصورت دراماتیک زانو زد. در عوض، کوراتیو آنونائه (نظارت بر تأمین غله) را پذیرفت که به وظیفه امپراتوری دائمی تبدیل شد. در سال ۱۲ پیش از میلاد پس از مرگ لپیدوس، پونتیفکس ماکسیموس شد و اقتدار مذهبی را متمرکز کرد. در سال ۲ پیش از میلاد، پاتر پاتریائه («پدر میهن») را پذیرفت که حکمرانی پدرانه را نمادین میکرد.
اصلاحات نظامی و سیاستهای مرزی
آگوستوس ارتش روم را از ابزاری برای جنگ داخلی به نیرویی حرفهای دائمی تبدیل کرد و وفاداری به امپراتور را تضمین نمود. پس از آکتیوم، شصت لژیون را به بیست و هشت کاهش داد که برای دفاع مرزی مقرون به صرفه بود. او بیش از ۳۰۰ هزار کهنهسرباز را در مستعمرات اسکان داد یا با پاداشهای نقدی از بودجه شخصی بازنشسته کرد.
اصلاحات شامل:
- مدت خدمت: لژیونرها بیست سال (از شانزده در سال ۶ پس از میلاد تمدید شد)، بهعلاوه ذخیره، با گارد پرتورین در شانزده سال و حقوق بالاتر.
- مزایای بازنشستگی: پاداشهای نقدی جایگزین اعطای زمین شد که توسط آئراریوم میل تاری (خزانه نظامی) در سال ۶ پس از میلاد تأمین میشد، با مالیات ۵ درصدی بر ارث و ۱ درصدی بر فروش. آگوستوس ۱۷۰ میلیون سسترتیوس شخصی به آن اختصاص داد.
- مکانیسمهای وفاداری: سربازان به آگوستوس سوگند میخوردند و از تشکیل ارتشهای خصوصی جلوگیری میشد. او درجات را به غیررومیها باز کرد و ترفیعات را نهادینه نمود.
سیاست مرزی بر تحکیم تمرکز داشت: حفظ امپراتوری در محدوده رودهای فرات، دانوب، راین و البه. کمپینها شامل:
- گالیا و آلپ (۱۶-۱۳ پیش از میلاد): آگوستوس بر سرشماریها و ضرابخانهها در لیون نظارت کرد و قبایل را مطیع ساخت.
- ایلیریکوم و پانونیا: فتوحات در امتداد دانوب، با دخالت شخصی در محاصرههایی مانند سیسکیا.
- پارت (۲۰ پیش از میلاد): بازپسگیری دیپلماتیک استانداردهای کراسوس از فرهاد چهارم که بر مجسمه پریما پور تا تصویر شدهاست.
- رائتیا: ضمیمه توسط تیبریوس و دروسوس.
یک شکست عمده فاجعه واروس در سال ۹ پس از میلاد بود. پوبلیوس کوئنکتیلیوس واروس، حاکم آلمان، سه لژیون (XVII, XVIII, XIX) را در کمین جنگل توتوبورگ توسط آرمینیوس از دست داد. آگوستوس، پریشان، فریاد زد: «کوئنکتیلیوس واروس، لژیونهایم را بازگردان!» او رومانیسازی آلمان را رها کرد و شمارههای لژیون را هرگز استفاده نکرد. این شکست، همراه با زیانهای شخصی، بهسمت مرزهای دفاعی سوق داد.
اصلاحات اداری و مالی
آگوستوس اداره روم را برای کارایی و وفاداری بازسازی کرد. استانها را تقسیم کرد: امپراتوری (نظامی، توسط لگاتها) و سناتوری (صلحآمیز، توسط پروکنسولها). او سرشماریها را انجام داد: ۴,۰۶۳,۰۰۰ شهروند در ۲۸ پیش از میلاد که تا ۱۴ پس از میلاد به ۴,۹۳۷,۰۰۰ رسید و مالیات عادلانه را ممکن ساخت.
مالیات از پوبلیکانها (جمعآوران خصوصی) به پروکوراتورهای امپراتوری منتقل شد، بر پایه سرشماریها. در استانهایی مانند گالیا، ارزیابیها برای عوارض منصفانه سازماندهی شد. از نظر مالی، او ثروتی از میراث سزار، غنایم مصر و ارثیهها (۱.۴ میلیارد سسترتیوس در بیست سال آخر) انباشت و آن را برای خیر عمومی استفادهکرد.
اصلاحات شهری در روم:
- تقسیم به چهارده منطقه و ۲۶۵ ناحیه در ۷ پیش از میلاد، با مقامات محلی.
- تأسیس ویگیلها (آتشنشانی) با ۶۰۰ برده که بعداً حرفهای شد.
- پرافکتوس اوربی (حاکم شهر) برای نظم، تنبیه بردگان و عناصر ناآرام.
- توزیع غله: برای ۲۰۰,۰۰۰-۲۵۰,۰۰۰ شهروند تضمین شد، با کاهش فهرستها پس از جنگها.
- قناتها و جادهها: حجم آب را دو برابر کرد، جادهها را بازسازی کرد، چرخها را در مراکز شهر ممنوع کرد برای ایمنی عابران.
- محدودیت ارتفاع ساختمان: آپارتمانها را به ۷۰ فوت رومی محدود کرد.
سخاوت او شامل توزیعهای نقدی بود: ۱,۰۰۰ سسترتیوس به ۱۲۰,۰۰۰ سرباز در ۴۳ پیش از میلاد، ۶۰ دینار به ۳۲۰,۰۰۰ شهروند در ۵ پیش از میلاد. او نیکوکاری عمومی را متمرکز کرد و انحصار داد تا تصویر خود را تقویت کند.
برنامه فرهنگی، پروژههای ساختمانی و تبلیغات
دوران آگوستوس شاهد رنسانس فرهنگی بود، با حمایت از ادبیات و هنرها. مائسناس شاعرانی مانند ویرژیل و هوراس را حمایت کرد؛ انئید ویرژیل آگوستوس را بهعنوان نواده انئاس توصیف کرد و عصر طلایی را نوید داد. هوراس کار من سائکولاره را برای بازیهای سائکولار سال ۱۷ پیش از میلاد سرود که عصر جدیدی از صلح را جشن گرفت.
ساختمانسازی روم را دگرگون کرد: «روم را شهری از آجر یافتم و شهری از مرمر ترک کردم.» پروژههای کلیدی:
- فروم آگوستوس (وقف ۲ پیش از میلاد): با غنایم جنگی ساخته شد، مرکز معبد مارس اولتور که استانداردهای پارتی را در خود جای داد. مجسمههایی از انئاس، اجداد ژولیان، رومولوس، پادشاهان و رومیان بزرگ، سرنوشت روم را تا آگوستوس روایت میکردند.
- آرا پاکیس آگوسته (۱۳-۹ پیش از میلاد): محرابی برای جشن صلح از بازگشتهای گالیک و اسپانیایی، با نقشبرجستههای خانوادگی.
- مقبره آگوستوس: آرامگاهی دایرهای عظیم در کرانه تیبر، با ارتفاع ۴۵ متر و قطر ۹۰ متر؛ نخستین دفن مارسلوس بود.
- تئاتر مارسلوس: به یاد خواهرزاده، با ظرفیت ۱۴,۰۰۰ تماشاگر.
- معبد آپولو پالاتینوس (۲۸ پیش از میلاد): کنار خانه سادهاش، با محراب و ستا که خانه او را مرکز روم نمادین میکرد.
- ابلیسک کامپوس مارتیوس: ساعت خورشیدی مصری که سایهاش در روز تولد بر آرا پاکیس میافتاد.
او هشتاد و دو معبد را بازسازی کرد و بر تقوا تأکید داشت. تبلیغات امپراتوری را پر کرد: بیش از ۲۵۰ مجسمه، سکهها با برج جدی (نشانه تولدش) و انتشار طالعبینی. تصویر او به «امضای» امپراتوری تبدیل شد و او را با آپولو و رومولوس بهعنوان بازسازنده روم مرتبط کرد.
احیای مذهبی و کیش امپراتوری
آگوستوس مذهب سنتی را برای مشروعیتبخشی به حکومت احیا کرد. بهعنوان پونتیفکس ماکسیموس، آیینها را بازسازی کرد، کتابهای سیبیلین را از پیشگوییهای ضدپادشاهی پاک کرد و دروازههای ژانوس را سه بار بست که نماد صلح بود.
کیش امپراتوری سنت را با پرستش امپراتور ترکیب کرد:
- ژنیوس آگوست: با لارس در چهارراهها ادغام شد و کیش مردمی را تقویت کرد.
- نومن آگوست: محرابی در پالاتین برای قدرت الهیاش، نه خدایی مستقیم.
- استانها: پرستش با دئا روما مجاز بود.
- بازیهای سائکولار (۱۷ پیش از میلاد): عصر جدید را علامت زد، با قربانیها به تِرا ماتر.
- دیوی فیلیوس: بهعنوان «پسر الهی» (سزار)، حمایت الهی را فراخواند.
او بر جنبههای صلحآمیز اوگوری تأکید کرد و اوگوریوم سالوتیس را در زمان صلح احیا نمود.
قوانین اجتماعی و اخلاقی
آگوستوس نگران فساد اخلاقی، قوانین ژولیان (۱۸ پیش از میلاد) را وضع کرد:
- الزام ازدواج برای مردان زیر شصت سال، زنان به تعهد خانوادگی؛ جریمه مجردها، مشوق فرزندان.
- جرمانگاری زنا، محدودیت طلاق و تجمل.
- اخراج خارجیهای بیکار، ستارهشناسان (بهجز پزشکان و معلمان).
تلاشها عمدتاً شکست خورد؛ حتی دخترش ژولیا در ۲ پیش از میلاد بهدلیل رسواییها تبعید شد، از جمله روابط عمومی در روسترا. او کتابهای پیشگویانه را سوزاند اما سیبیلینهای پاکشده را حفظ کرد.
او نمایشها را کنترل کرد: نبردهای دریایی با ۳,۰۰۰ شرکتکننده، بازیهای گلادیاتوری (خشونت تعدیلشده) و شکار حیوانات (۶۰۰ جانور آفریقایی در وقف تئاتر سال ۱۱ پیش از میلاد).
خانواده، جانشینی و مرگ
آگوستوس در ۳۸ پیش از میلاد با لیویا ازدواج کرد؛ اتحاد آنها بدون فرزند بود اما لیویا بر جانشینی تأثیر گذاشت. دخترش ژولیا، از ازدواج قبلی، مهرهای بود: ازدواج با مارسلوس (درگذشت ۲۳ پیش از میلاد)، سپس آگریپا (تولید گایوس، لوسیوس، آگریپا پوستوموس)، سپس تیبریوس.
جانشینی نقص پرینکیپات بود: قدرتها شخصی، نه ارثی. مورد علاقهها مردند: مارسلوس (بیماری)، آگریپا (۱۲ پیش از میلاد)، گایوس / لوسیوس (جوان). پوستوموس بهدلیل کینه تبعید شد. با اکراه، آگوستوس تیبریوس (پسر لیویا) را در سال ۴ پس از میلاد به فرزندی پذیرفت و قدرتهای برابر بهجز در روم اعطا کرد.
آگوستوس در ۱۹ اوت سال ۱۴ پس از میلاد در نولا درگذشت، در سن ۷۵ سالگی. کلمات آخرش بازتاب نمایشی یونانی بود: «اگر نقش خود را خوب بازی کردهام، تشویق کنید.» وصیتنامه دو سوم دارایی را به تیبریوس، یک سوم به لیویا (نامیده آگوستا)، ارثیههایی به مردم (۳.۵ میلیون سسترتیوس) و ارتش واگذار کرد. در کامپوس مارتیوس سوزانده شد و عقابی رها گردید که نماد عروج بود. سنا او را خدایی کرد و کیشی برقرار نمود؛ شاهدی ادعا کرد عروج او را دیده و لیویا او را پاداش داد.
میراث
حکومت آگوستوس (۴۴ پیش از میلاد تا ۱۴ پس از میلاد) جنگهای داخلی را خاموش کرد و پکس آگوستا را برقرار ساخت. او ارتش را حرفهای کرد، قدرتش را تثبیت نمود، روم را زیبا ساخت و نظامی پایدار ایجاد کرد. پرینکیپات ۳۰۰ سال دوام آورد؛ همه امپراتوران با او سنجیده شدند. رس گسته پیروزیها، سرشماریها، ساختمانها و سخاوت را میستاید. او توصیه کرد گسترش محدود شود و مرزها حفظ گردد. دوران او با شکوفایی، تولید فرهنگی و بنیانهای اداری، هویت امپراتوری روم را تثبیت کرد و بر تاریخ غرب تأثیر عمیقی گذاشت.
فهرست منابع (References)
Aldrete, G. S. (2004). *Daily Life in the Roman City: Rome, Pompeii and Ostia*. Greenwood Press.
Alexander, R. D. (1987). *The Biology of Moral Systems*. De Gruyter.
Alföldy, G. (1988). *The Social History of Rome*. Johns Hopkins University Press.
Bardon, H. (1986). *Les Empereurs et les lettres latines d’Augustus à Hadrien* (2nd ed.). Paris.
Barton, T. (1995). Augustus and Capricorn. *Journal of Roman Studies, 85*, 33–51.
Brown, P. (1988). *The body and society: Men, women and sexual renunciation in early Christianity*. Columbia University Press.
Collins, J. H. (1972). Caesar as Political Propagandist. In W. Haase & H. Temporini (Eds.), *Aufstieg und Niedergang der Römischnen Welt* (pp. 922–966). Berlin-New York.
Fogel, R. W. (2004). *The escape from hunger and premature death, 1700–2100: Europe, America, and the Third World*. Cambridge University Press.
Foster, B. R. (2016). *The age of Agade: Inventing empire in ancient Mesopotamia*. Routledge.
Gruen, E. S. (1990). *Studies in Greek culture and Roman policy* (Cincinnati Classical Studies 7).
Pinker, S. (2018). *Enlightenment now: The case for reason, science, humanism, and progress*. Viking.
Pines, Y. (2000). ‘The one that pervades the all’ in ancient Chinese political thought: The origins of ‘the great unity’ paradigm. *T’oung Pao, 86*, 280–324.
Pines, Y. (2009). *Envisioning eternal empire: Chinese political thought of the Warring States era*. University of Hawai’i Press.
Pines, Y. (2012). *The everlasting empire: The political culture of ancient China and its imperial legacy*. Princeton University Press.
Pollock, S. (2006). *The language of the gods in the world of men: Sanskrit, culture, and power in premodern India*. University of California Press.
Pomeranz, K. (2000). *The great divergence: China, Europe, and the making of the modern world economy*. Princeton University Press.
Price, S. (1984). *Rituals and power: The Roman imperial cult in Asia*.
Raaflaub, K. (2018). The “great leap” in early Greek politics and political thought: A comparative perspective. In D. Allen, P. Christesen, & P. Millett (Eds.), *How to do things with history: New approaches to ancient Greece* (pp. 21–54). Oxford University Press.
Ragin, C. C. (1987). *The comparative method: Beyond qualitative and quantitative strategies*. University of California Press.
Reinhold, M. (1933). *Marcus Agrippa: A biography*. New York.
Reinhold, M. (1988). *An historical commentary on Cassius Dio’s Roman History books 49–52 (36–29 B.C.)* (American Philological Association Monographs, no. 34). Atlanta.
Rosenberger, V. (2013a). Individuation through Divination: The Hieroi Logoi of Aelius Aristides. In V. Rosenberger (Ed.), *Divination in the Ancient World: Religious Options and the Individual* (Potsdamer Altertumswissenschaftliche Beiträge 46, pp. 153–73). Steiner.
Rüpke, J. (2016). *Religious deviance in the Roman world: Superstition or individuality* (D. M. B. Richardson, Trans.). Cambridge University Press.
Saller, R. P. (1982). *Personal Patronage under the Early Empire*. Cambridge University Press.
Stasavage, D. (2003). *Public debt and the birth of the democratic state: France and Great Britain, 1688–1789*. Cambridge University Press.
Stasavage, D. (2010). When distance mattered: Geographic scale and the development of European representative assemblies. *American Political Science Review, 104*, 625–43.
Stasavage, D. (2011). *States of credit: Size, power, and the development of European polities*. Princeton University Press.
Stasavage, D. (2014). Was Weber right? The role of urban autonomy in Europe’s rise. *American Political Science Review, 108*, 337–54.
Veyne, P. (1990). *Bread and circuses: Historical sociology and political pluralism* (B. Pearce, Trans.). A. Lane. (Original work published 1969).
Zanker, P. (1988). *The power of images in the age of Augustus*. Ann Arbor MI.


